• خانه 
  • تماس  
  • پیام ها 

شرح دعای ابوحمزه ثمالی (14)

05 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

اللَّهُمَّ تُبْ عَلَيَّ حَتَّى لا أَعْصِيَكَ وَ أَلْهِمْنِي الْخَيْرَ وَ الْعَمَلَ بِهِ وَ خَشْيَتَكَ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ مَا أَبْقَيْتَنِي يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ [تَعَبَّيْتُ] وَ قُمْتُ لِلصَّلاةِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ نَاجَيْتُكَ أَلْقَيْتَ عَلَيَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّيْتُ وَ سَلَبْتَنِي مُنَاجَاتَكَ إِذَا أَنَا نَاجَيْتُ مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَرِيرَتِي وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِينَ مَجْلِسِي عَرَضَتْ لِي بَلِيَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِي وَ حَالَتْ بَيْنِي وَ بَيْنَ خِدْمَتِكَ
«خدايا حال توبه ای به من عطا کن که دیگر هرگز معصیت نکنم، و تا هستم ای پروردگار عالم کار خیر را به قلبم الهام کن و در عملش موفقم ساز و شب و روز مرا خداترس گردان. خدايا هرگاه گفتم مهيا و آماده شدم و در پيشگاهت به نماز ايستادم و با تو راز گفتم، آن هنگام مرا به خواب انداختی، آنگاه كه وارد نماز شدم، و حال راز گفتن را از من گرفتى آنگاه كه با تو راز و نياز كردم، مرا چه شده؟ هرگاه گفتم نهانم شايسته شد، و جايگاهم به جايگاه توبه كنندگان نزديك گشته برايم گرفتارى پيش آمد، بر اثر آن گرفتارى پايم لغزيد، و ميان من و خدمت به تو مانع شد»


تا انسان از تبهكاری‌ها توبه نكند، شرائط قُرب خدا را پیدا نمی‌كند. وقتی به خدا نزدیك نشد، صدای او هم به سمع فرشتگان نمی‌رسد. آنها افرادی كه دوراند را مورد عنایت خود قرار نمی‌دهند. لذا امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی عرض می‌كند:

اَللّهُمَّ تُبْ عَلَیَّ حَتّی لا اَعصِیَكَ …
اگر لطف الهی شامل حال انسان بشود و خدا خیر را معرفتاً و عملاً‌ به انسان الهام بكند و خشیّت الهی نصیب انسان بشود در شبانه روز، دیگر بیگانه‌ای نمی‌هراسد و دست به تباهی دراز نمی‌كند.
در صحیفه سجادیّه آمده است كه: لا تَنقَطِعُ عَنهُ حَوائِجَ المُحتاجِینْ. (صحیفه سجادیّه/ دعای دوازدهم ـ وَ كانَ دُعائُهُ (ع) فِی طَلَبِ الحَوائِجِ إلَی اللهِ تَعالی) در تمام لحظات، تمام اشیاء به خدا محتاج اند. هیچ لحظه‌ای نیازِ نیازمند قطع نمی‌شود. از طرفی هم یا مَنْ لا تُفْنِی خَزائِنُهُ المَسائِلْ. (همان) پروردگارا! ای كسی كه هر چه سئوال بكنند، تو ببخشی. این مسئلت‌های سائلان و نیازمندان خزینه‌ات را تهی نمی‌كند. خوب؛ پس از این سوی دائماً سئوال و از آن سوی دائماً پاسخ مثبت! نه سئوال از این طرف قطع می‌شود، نه پاسخ از آن طرف قطع می‌شود، نه خزینه تُهی می‌شود.
محصول این حرف‌ها را آیه نورانی سوره الرَّحمن در بردارد كه: یَسئَلُهُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الأرضْ كُلِّ یُومٍ هُوَ فِی شَأنْ (الرَّحمن/ 29)، هر لحظه سئوال است، هر لحظه او پاسخ مثبت می‌دهد. پروردگارا ! هیچ كسی از تو بی‌نیاز نیست. پس این توبه‌ای و اِِنابه‌ای كه فیض و فوز توست نصیب ما بفرما! تا ما در تمام شبانه روز در كنار سفره نعمت تو باشیم، چنین كه هستیم. بیگانه‌ای را نبینیم، چنین كه نباید ببینیم. در حالی كه ما در تمام عبادت‌ها؛ چه نماز، چه غیر نماز آن حضور قلب را نداریم. دعای نورانی ابوحمزه ثمالی این مسئله را به صورت باز و عقلی تحلیل می‌كند. همه ما به این مشكل روبرو هستیم.
وقتی وارد نماز شدیم، در طلیعه نماز ممكن است با حضور و نیّت وارد بشویم ولی باز حواس‌مان جمع نبوده و پراكنده است. این نماز كه ستون دین است، پراكنده انجام می‌شود. آن وقت دینی كه ستونش پراكنده باشد، محصولش هم پراكندگی خواهد بود. اگر چنانچه ستون پراكنده باشد و مستقیم و استوار نباشد، آن خیمه هم مستقیم و استوار نیست.

ما چه كنیم كه در نماز مشكل غفلت نداشته و تمركز داشته باشیم؟ وجود مبارك امام سجاد(ع) طبق این تحلیل می‌فرماید: انسان بیرون نماز را باید مواظب باشد، نه درون نماز . درون نماز یك چهار پنج دقیقه بیش نیست. اگر كسی درون نماز بخواهد در تمام این چهار پنج دقیقه خودش را كنترل بكند، شاید خیلی سخت نباشد ولی عمده بیرون نماز است. اگر در بیرون نماز حالاتی، احوالی، گفته‌هایی، رفته‌هائی، نوشته‌هایی و مانند آن داشت و انجام داد؛ همه این خاطرات می‌ریزد در صحنه نفس انسان. آنگاه همه اینها در حالت نماز ظهور پیدا می‌كند.
مثلاً اگر كسی كتابخانه‌ای داشته باشد و دَرِ كتابخانه به كوی و بَرزن باز باشد، بچّه‌ها و خردسالان وارد كتابخانه بشوند، شخصی محقّق بیاید و درِ كتابخانه را ببندد و بخواهد مطالعه كند و بگوید: من یك ساعتی كه در این كتابخانه نشسته‌ام، باید آرام باشم؛ این كار را صحیح انجام نداد. برای این كه در غیر وقت مطالعه در را باز گذاشت. قبل از این كه این محقّق بیاید در كنار میز مطالعه‌اش بنشیند، باید در را ببندد كه بیگانه‌ها و بچّه‌های خردسال نیایند.
این مجاری ادراكی و تحریكی ما نباید به روی بیگانگان باز باشد كه‌ آنها هر چه خواستند از راه درك و حركت ما وارد نفس و ذهن و قلبمان كنند، آنگاه ما در حال نماز بخواهیم مطمئن باشیم و حضور قلب داشته باشیم. این چنین نیست! عمده بیرون نماز است. غذا خوردن‌ها، رفتن‌ها، نگاه كردن‌ها، گفتن‌ها، شنیدن‌ها، پوشیدنی‌ها، همه و همه اینها اَدخِلْنِی مُدْخَلَ صِدقْ وَ اَخرِجنِی مُخرَجَ صِدقْ (اسراء/ 80)، در آغاز و انجام نماز تك تك این گفتار و رفتار و نوشتار و مانند آن حضور و ظهور داشت.
اگر انسان مراقب خارج ماز بود، خاطرات خوبی دارد. در نماز نه تنها مزاحمی ندارد بلكه معین و معاونی هم خواهد داشت. ولی اگر در خارج نماز مواظب خود نبود و هر خاطره‌ای را به ذهن راه داد، هر غذایی را خورد، هر حرفی را زد، هر جائی را نگاه كرد، هر كسی را نگاه كرد، هر چیزی را هم دید، چنین اَنبانی هرگز به انسان اجازه حضور و ظهور قلب نمی‌دهد. ملاحظه فرمودید كه امام سجاد چگونه این مسئله عمیق را تحلیل می‌كند؛ عرض می‌كند:"اللهم! إنّی كُلَّمَا قُلتُ قَدْ تَهَیَّأتُ وَ تَعَبَّأتُ وَ قُمْتُ لِلْصَّلوهِ بَینَ یَدَیكَ وَ ناجَیتُكَ ألقَیتَ عَلَیَّ نُعاساً.”
خدایا! چه طور شد كه هر وقت می‌خواستم مناجات كنم ، دعا كنم، دعای كمیل بخوانم، مناجات شعبانیّه داشته باشم ، ذكر داشته باشم، نمازی داشته باشم، زیارت عاشورائی داشته باشم، حواسم جمع نیست؟! یا خوابم می‌آید، یا اگر خوابم نمی‌آید، حالت پیلگی و چُرت است، یا اگر اینها نیست، شادابم ، وقتم و نیرویم درباره خاطرات تلخ دیگر صرف می‌شود. آن لذّت مناجات را از من می‌گیری، یا مناجات نمی‌كنم، یا مناجات بی‌محتوا دارم. چه طور شد خدایا، هر وقتی ما گفتیم سریره من صالح است و به محفل توّابین نزدیكم، یك ابتهالی، یك بَلیه‌ای، یك آفت و آسیب و گزندی می‌رسد كه پای مرا می‌لغزاند و نمی‌گذارد كه من به محفل نورانی آنها راه پیدا كنم.

پروردگارا ! شاید تو مرا از دَرِ خانه‌ات راندی؛ شاید دیدی كه من حقّ تو را سبك شمردم، تو مرا مطرود كردی؛ یا دیدی كه من چون از تو اِعراض كردم، با من عداوت داری؛ یا چون دیدی كه من در مقام دروغ گویان هستم، مرا مورد بی‌مهری قرار دادی و ترك كردی؛ یا دیدی كه نعمت‌های تو را شكر نمی‌كنم، مرا محروم كردی؛ یا دیدی كه در مجالس علماء و اندیشوران حاضر نیستم، مرا طرد كردی؛ یعنی به جای این كه در محافل علماء شركت كنم و چیزی یاد بگیرم، در مجالس دیگران شركت می‌كنم. یا دیدی در بین غافلین به سر بردم، از رحمت خاصّه من ناامید كردی؛ یا دیدی با مجلس‌های طنزگویان و بذله گویان و بَطّالین كه عمری را به بطالت می‌گذارند، آنجا صرف كردم، مرا مورد بی‌مهری قرار دادی؛ بَینِی وَ بَینِكَ خَلَّیتَنِی؛ یا نه، اصلاً دوست نداری صدای مرا بشنوی؛ برای این كه این حرف، این حنجره در غیر راه تو صرف شده است. دوست نداری چهره‌ام را در مجلس توّابین ببینی برای این كه در مجلس بَطّالین دیدی. دوست نداری كه مرا در مجلس پرهیزكاران ببینی چون دیدی كه من در مجلس علماء حضور ندارم، مرا دور كردی. شاید به جرم و جریرت مرا مكافات كردی یا در اثر كم حیائی من مرا مجازات كردی. ببینید تمام این علل و عوامل؛ ترك واجب، فعل حرام، فكر فعل مكروه و مانند آن باعث می‌شود كه انسان یا توفیق مناجات و نماز ندارد، یا اگر توفیقی پیدا كرد و یك مناجات و نمازی داشته باشد، نماز بی‌حال و بدون حضور انجام می‌دهد.

امیدواریم توفیق حضور نصیب همه ما بشود

 

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: دعا- ابوحمزه ثمالی-ماه رمضان-شرح-سلب توفیق دعا

موضوعات: شرح دعای ابوحمزه ثمالی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مدیریت استانی گلستان

این وبلاگ متعلق به مدیریت حوزه های علمیه خواهران استان گلستان است.

سايت مراجع عظام تقليد

















دريافت کد لوگوي سايت مراجع معظم تقليد

اوقات شرعی

قالب بلاگفا

کاربران آنلاین

  • زفاک

پربازدیدترین مطالب

  • حدیث (5.00)
  • گذر عمر (5.00)
  • شکوه ولایت امام علی(ع) (5.00)
  • شرح خطبه فدکیه+قسمت (1) (5.00)
  • دل نوشته-وي‍‍ژه رحلت امام خميني(ره) (5.00)

آمار

  • امروز: 126
  • دیروز: 25
  • 7 روز قبل: 220
  • 1 ماه قبل: 577
  • کل بازدیدها: 54417
حدیث موضوعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس