امام رضا(ع) و تكاليف والدين نسبت به فرزندان4
ضمن عرض سلام خدمت خوانندگان گرامی، آخرین قسمت از مطلب «تکالیف والدین نسبت به فرزندان از دیدگاه امام رضا(ع) » تقدیم حضور می گردد. اگرچه دامنه این تکالیف گسترده تر از آن است که ذکر شد اما جهت عدم اطاله کلام مختصر به مسئله فوق الذکر پرداخته شد.
24 - دادن صدقه براى سلامتى فرزندان
صدقه چيست ؟
صدقه از ماده (صدق) كه به معنى راستى كامل است ، مى باشد و در اصطلاح شرع صدقه بر مالى اطلاق مى شود كه (با قصد قربت) به مصرف اصطلاح امور و رفع نيازمنديهاى فردى و اجتماعى برسد. همچنين بر هر عملى كه در طريق خدمت و احسان به نوع انجام گيرد صدقه گفته مى شود.
در قرآن كريم از زكات (كه به وسيله آن امور مهم و اساسى مسلمين اداره مى شود) به «صدقات» ياد شده، زيرا دهنده آن بايد با نيت درست و اخلاص تمام بدون هيچ غرض مادى آنرا بپردازد. همچنين مهر زن، در قرآن «صدقه» خوانده شده زيرا بايد با طيب خاطر پرداخت گردد.
يك خانواده مسلمان كمك به نيازمندان را در برنامه هاى خود منظور و از طرفی مقدارى از توانايى خود را در راه رفع نيازمنديهاى آنان دريغ ندارد. زيرا او به اين حقيقت پى برده است كه «هر چه را در راه خدا انفاق كند، خداوند جاى آن را پر مى كند». 1
پس چه تجارتى از اين سودمندتر كه سرمايه هاى موجود انسان با انفاق و صدقه در راه خدا، از مفهوم فنا بيرون رفته و رنگ بقا يابد.
«از بعضى احاديث استفاده مى شود كه پيشوايان معصوم گاهى پيش از آنكه صدقه اى را به شخص نيازمند بدهند، نخست دست خود را به علامت احترام و تعظيم مى بوسيدند، سپس آنرا به نيازمندان مى دادند و يا اينكه نخست آنرا به نيازمندان مى دادند، بعد از او مى گرفتند و آن را مى بوسيدند و مى بوييدند، و به او باز مى گردانيدند، چرا كه با دست خدا روبرو بوده اند». 2
موسى بن ابى الحسن مى گويد: امام رضا(ع) فرمود: زمانى در بنى اسرائيل خشكسالى سخت پديد آمد و مردم دچار قحطى شديدى بودند. در ميان اين گروه، زنى در منزل خود لقمه نانى داشت و آماده خوردن آن بود كه ناگاه صداى فقيرى از درب منزل خود به گوشش رسيد كه مى گفت: اگر خوراكى در منزل داريد به من كمك كنيد زيرا من گرسنه ام. آن زن با خود انديشيد كه در اين حال بهتر است لقمه را بدين سائل صدقه دهم و آن لقمه نان را به سائل داد. نتيجه صدقه اين شد كه زن را پسرى بود خردسال وى به صحرا رفته بود كه هيزم آورد، گرگى آمد و او را ربود، مادرش متوجه ماجرا شد. پشت سر گرگ مى دويد و فرياد مى زد و كمك مى طلبيد. خداوند تبارك و تعالى به جبرئيل وحى نمود كه برو آن پسر را از دهان گرگ بگير و به مادرش برگردان. جبرئيل پسر را از گرگ گرفت و نزد مادرش آورد و گفت: آيا راضى هستى عوض آن لقمه نانى كه صدقه دادى. خداوند اين لقمه (پسرت) را به تو برگرداند. 3
وسعت دايره صدقه
از ديدگاه امام هشتم(ع) هر كار نيكى به هر صورت باشد، صدقه و انفاق در راه خدا محسوب مى شود و (منحصر به انفاق هاى مالى نيست) و هر چه انسان براى نيازمندي هاى زندگى خود و خانوداده اش صرف مى كند، برايش صدقه نوشته مى شود و هرگونه كمك و يارى (به هر شكلى كه مى خواهد باشد) به نفع مستضعفان، در حكم صدقه است .
قال على بن موسى الرضا (عليه السلام ): عونك للضعيف افضل من الصدقه. 4
امام رضا (عليه السلام ) فرمود: يارى رساندن تو به ناتوان ، برتر از صدقه است .
ادب انفاق
معمربن خلاد روايت مى كند:
هنگامى كه حضرت رضا(ع) مى خواست غذا بخورد، دستور مى داد سينى بزرگى را مى آوردند و نزديك سفره اش مى نهادند. آن حضرت دست مى برد. از هر كدام بهترين غذايى كه در سفره بود، مقدارى بر مى داشت و در آن سينى بزرگ مى نهاد، بعد دستور مى داد آن غذا را براى مستمندان ببرند.
آن حضرت در آن حال، اين آيات را تلاوت مى فرمود:
فلا اقتحم العقبة، وما ادريك ما العقبة، فك رقبة، او اطعام فى يوم ذى مسغبة، يتيما ذا مقربة، او مسكينا ذا متربة 5 ؛ اين انسان (ناسپاس ) از آن گردنه بزرگ بالا نرفت، تو نمى دانى آن گردنه چيست ؟ آزاد كردن برده است، يا اطعام كردن در روز گرسنگى است يتيمى از خويشاوندان را، يا مستمندى به خاك افتاده را.
سپس مى فرمود:
«خداوند متعال مى دانست كه همه قدرت بر آزاد كردن بردگان ندارند، راه ديگرى را نيز به سوى بهشتش قرار داد». 6
25- تنظيم خانواده
بدون ترديد هدف اصلى از تشكيل خانواده، توليد فرزند است و در اسلام ازدواج بدون فرزند چندان جايگاه و ارزش والايى ندارد. زيرا نمى تواند عامل حيات و بقاى نسل بشر باشد.
روايات زيادى از پيشوايان دين در توصيه تكثير نسل و توليد مثل وارد شده است كه اين روايات (به حسب شرايط زمانى و مكانى) همچنان اصالت خود را دارد ولى از آنجا كه اسلام دينى جاودانه است، مسلمان بايد (تحت عناوين ثانويه) وضع زندگى خود را بر اساس شرايط (زمانى و مكانى) كه در آن زيست مى كند، تنظيم نمايد. هرگاه امكانات لازم جهت رشد فكرى، اقتصادى، درمانى فراهم نباشد و تربيت فرزند را با مشكلاتى مواجه سازد، بى شك جلوگيرى از فرزند بلامانع است. روايات و سيره پيشوايان دين، خود مويد اين معناست . 7
امام رضا(ع) فرمودند: «كمى زن و فرزند يكى از دو آسايش است». (يعنى اگر در آمد كافى ندارد، حداقل عائله اش كم باشد، آسوده تر است ). 8
معمولا فقها و مراجع تقليد، نظر و فتواى خود را متناسب با شرايط و زمان و مكان در اختيار مقلدين قرار مى دهند.
26 - عمل به تعهدها و پيمانها
يكى از امور ضرورى كه در استحكام بناى خانواده و ايجاد حس همكارى بين اعضاى آن نقش حساسى را به عهده دارد، «وفاى به عهد» و «احترام به پيمانها» است.
اولين اثر رعايت اين وظيفه اخلاقى ، اعتبار و ارزشى است كه به روابط خانوادگى مى بخشد. والدين با عمل به قول و قرارها و وعده هاى خويش، عملا روح و روان فرزندان را متوجه ارزش و حسن فايده اين صفت مى نمايند.
تاثير ديگر عمل به عهد و پيمان، فراهم كردن زمينه مساعد براى پيشرفت و به ثمر رساندن برنامه هاى زندگى است زيرا در سايه عمل به عهد و پيمان، همبستگى و اعتماد متقابل بين اعضاى خانواده حفظ مى شود و همين اصل، اعتماد متقابل است كه پشتوانه فعاليتها و همكاري هاى گوناگون در سطح وسيع خواهد شد.
وفاى به عهد، به منزله دينى است كه به عهده انسان است. هر كس بخواهد از ننگ بى اعتبارى و ورشكستگى اخلاقى بپرهيزد، بايد اين دين خود را بپردازد و تنها پشتوانه پرداخت آن ، برخوردارى از تربيت اسلامى و سعى و كوشش متمادى در امور زندگى است.
دانشمندى گويد: «وظيفه شناسى به منزله ساروجى است كه ساختمان اخلاقى انسان را به هم چسبيده نگاه مى دارد و بدون آن به قدرت، نه صداقت، نه پاكدامنى، نه سعادت، نه حتى عشق و محبت، هيچكدام ثابت و پايدار نخواهد ماند و اگر اين حس در انسان مفقود باشد، تار و پود وجود شخص را از هم مى پاشد و او را به بيغوله بدبختى و انزوا مى افكند». 9
با توجه به اين كه والدين در برابر قول و قرار خود ضامن هستند و بايد آنرا به بهترين وجه ممكن انجام دهند، پيوسته اين موضوع حساس را نيز به خاطر داشته باشند كه تا در خود قدرت بر انجام كارى نبينند، بى جهت به فرزندانشان قول ندهند و از آن بعنوان عاملى براى رهايى از بهانه گيرى و آرام كردن ايشان استفاده نكنند بلكه اول توانايى بر انجام ضمانت را در خود بسنجد و خويش را مجهز براى آن كار نمايند، سپس قول دهند تا بعدا متعذر به عذرهاى واهى و بى اساس نشوند و با اين كار موجبات سلب اعتماد فرزندان را براى خود فراهم نكنند. 10
خداوند در قرآن مى فرمايد:
يا ايها الذين امنوا لم تقولون ما لا تفعلون11 ؛ اى اهل ايمان! چرا سخنى مى گوييد كه عمل نمى كنيد؟!»
در تفسير اين آيه آمده است :
عدة المومن اخاه نذر، لا كفارة فيه، فمن اخلف فبخلف الله بداء ولمقته تعرض 12 ؛ وعده مومن به برادر دينى اش، نوعى نذر است. هر چند كفاره ندارد و هر كس خلف وعده كند، با خدا مخالفت كرده و خويش را در معرض خشم او قرار داده است».
امام رضا(ع) به كسى فرمود: آيا مى دانى كه چرا اسماعيل(ع) را «صادق الوعد» ناميده اند؟
راوى گفت: نمى دانم. حضرت فرمود: او به مردى وعده داد و يك سال تمام به انتظار او نشست .
27 - صبر و تحمل در برابر از دست دادن عزيزان
از امام رضا(ع) از پدر بزرگوارش(ع) روايت است كه امام صادق(ع) مردى را ديد بر مرگ فرزند خويش سخت مى ناليد. فرمود: اى فلان، براى مصيبت كوچك اينگونه ناله دارى در حالى كه از مصيبت بزرگ غافل مانده اى و اگر آن راهى كه پسرت رفته، تو آماده و مستعد طى كردن آن باشى، هيچوقت اينگونه ناله نمى كنى. پس مصيبت آماده نبودن تو براى مرگ بزرگتر از مصيبت فرزندت خواهد بود. 13
امام رضا(ع) از پدرش نقل مى كند كه وقتى خبر در گذشت اسماعيل به امام صادق(ع) رسيد، حضرت با ياران خود نشسته و آماده صرف غذا بودند. امام لبخندى زد و غذاى خود را طلبيد و شروع به خوردن كرد. امام صادق(ع) در آن روز بهتر از روزهاى ديگر غذا تناول كرد. همچنين ياران خود را بيش از پيش به خوردن غذا تشويق فرمود و برايشان غذا آورد. آنان از اينكه هيچ اثرى از غم و اندوه در چهره امام مشاهده نمى كردند: سخت شگفت زده شده بودند. هنگامى كه از غذا دست كشيدند، به آن حضرت عرض كردند: امروز عمل عجيبى از تو مشاهده كرديم. شما به مصيبت چنين فرزندى دچار شده ايد، اما روحياتتان مانند گذشته است. حضرت فرمود: چرا اينگونه نباشم در حالى كه از راستگوترين راستگويان به من خبر رسيده كه من و شما نيز خواهيم مرد. سپس فرمود:
همانا گروهى (از مردم وارسته دنيا) مرگ را مى شناسند و آنچه را كه مرگ از آنها به خاطر سپرده، انكار نمى كنند. همچنين به سبب برخوردارى از صفت توكل امور زندگى خود را به خالق عزوجل واگذار مى كنند. 14
«در شگفتم از كسى كه خدا را مى شناسد، چگونه از او روزى مى طلبد و چگونه بر قضاى او صبر نمى كند!!» 15
از على بن اسباط روايت شده است كه حضرت امام رضا(ع) فرمودند:
در گنجى كه خداوند در قرآن از آن ياد كرده و فرموده است «و زير آن ديوار گنجى براى آن دو برادر بود» آن گنج لوحى زرين بوده است 16 كه بر آن نوشته شده بود: به نام خداوند بخشايشگر مهربان. محمد (ع) رسول و فرستاده خدواند است. در شگفتم از كسى كه به مرگ يقين دارد، چگونه شادى مى كند؟ و عجب دارم از كسى كه به مقدرات الهى يقين دارد، چگونه اندوهناك مى شود؟ و عجب دارم از آن كس كه دگرگونى هاى دنيا را به ساكنان دنيا مى بيند، چگونه به دنيا دلبسته مى شود، و سزاوار است از براى كسى كه خداوند به او عقل كرامت و فرزانگيش از اوست، خدا را در حكم و قضايش متهم نكند و به او در دير رسيدن تهمت و افترا نبندد. 17
پی نوشت ها
1- قرآن مى فرمايد: ما انفقتم من شى ء فهو يخلفه ، وهو خير الرازقين . (سوره سباء / آيه 39)
2- تفسير نمونه ، جلد 8، ص 123.
3- ثواب الاعمال ، ص 167 - مسندالامام الرضا، جلد 2، ص 468
4- بحارالانوار، جلد 75، ص 339 - تحف العقول ، ص 525.
5- سوره بلد / آيه 11 تا 16
6- وسائل الشيعه ، جلد 6، ص 329 - تفسير الميزان ، جلد 20، ص 424.
7- وسائل الشيعه، جلد 14، ص107، حديث 3 - بحارالانوار، جلد 103، ص377، حديث 6، كافى، جلد5، ص 354، حديث3.
8- مسند الامام الرضا (عليه السلام )، جلد 1، ص 293.
9- اخلاق (اسمايلز)، ص 254.
10- قال على (عليه السلام ): لا تضمن ما لا تقدر على الوفاء. ((غرورالحكم ، ص 801))
چيزى را كه بر وفا و اداى آن قادر نيستى ، ضمانت مكن .
11- سوره صف / آيه 2.
12- اصول كافى ، جلد 2، باب خلف الوعد.
13- عيون اخبار الرضا، جلد 2، ص 5.
14- وسائل الشيعه ، جلد 2، ص 901.
15- بحارالانوار، جلد 68، ص 150.
16- سوره كهف / آيه 182.
17- تفسير نور الثقلين ، جلد 3، ص 287.
منبع: کتابخانه اسلامی واشنگتن، برگرفته از آیین زندگی از دیدگاه امام رضا(علیه السلام)، محسن کتابچی