پيوند حج و رهبري
امام باقر(عليه السلام)فرمود: «تمامُ الحجِّ لِقاءُ الامام؛ تماميّت حج، ديدار با امام است.»
زياد گفته و خوانده و شنيده ايم که حج، يک کنگره عظيم سالانه است که با شرکت انبوهي عظيم از مسلمانان سراسر جهان، همه ساله در خاستگاه اسلام، برپا مي شود. ولي، آيا اين تجمع و کنگره، بدون هدايت و رهبري و خط دهي و سازمان، به اهداف مورد نظر مي رسد؟ هرگز!
نقش رهبري و ولايت در حج، هماهنگ کننده تلاشها و همسو کننده برنامه هاست و بي آن، نيروها هدر رفته و فرصت حج، با کمترين بهره سپري مي شود. اِعمال ولايت از يک سو، و حالت تعبّد و پذيرش از سوي ديگر، به فلسفه اجتماعي و سياسي حج، جهت و معني مي دهد.
حضرت امام(قدس سره) مي فرمايند:
مسلمانان، از جهات اجتماعي ـ سياسي اين عبادات، غافل شده اند و بخصوص در اجتماع حج، که مهبط وحي و خاستگاه اسلام است، از برکات اين تجمع، متاسفانه غافلند… اگر مسلمين رشد سياسي و اجتماعي داشتند، از راه تبادل افکار و تفاهم و انديشيدن در نيازهاي سياسي ـ اجتماعي و قوانين اقتصادي و حقوقي و اجتماعي و سياسي به حلّ بسياري از مشکلات و مسائل مورد ابتلاي خود موفق مي شدند… 1
حج، تنها يک عبادت نيست که به هر صورت، انجام گيرد. فلسفه و اهداف اين مناسک مهم، اگر درست شناخته و پيگيري و پياده شود، آنگاه ادا شده است. در حج، مهمّ اقامه آن است، يعني بر پاداشتن. ولي برپايي حج، به چيست؟ آيا تنها انجام مراسم ـ به آنگونه که در عموم حجاج کشورها انجام مي شود ـ اقامه است؟
اميرالمؤمنين(عليه السلام)به قُثَم بن عباس که از طرف آن حضرت، حکمفرماي مکّه بود، در نامه اي چنين نوشت: «فَاَقِمْ لِلّناسِ الحَجَّ و ذَکِّرْهُم بِايّام اللّه ؛ 2 حج را براي مردم بپادار و ايام الله را به آنان يادآوري کن.»
ياد آوري و احياي ايام اللّه، در کنار اقامه حج و برپايي اين مراسم بيان شده است و نقش سازنده اين دو برنامه، بسيار است. پس روح حج، امامت است. اين عبادت، تنها در پيوند با رهبري است که سياست صحيح قرآن را پياده خواهد کرد و کعبه، قياماً للناس خواهد شد و منافع و سودهاي عظيم اين فريضه الهي، عايد مسلمانان خواهد گشت.
هدف، تنها برداشت سياسي از حج نيست. به حج نيز، نبايد تنها از زاويه سياست نگاه کرد و شناخت.
حج، بيش از هرچيز، درونْمايه توحيدي و تأثير تربيتي و عرفاني و آموزشي اطاعت و تعبّد دارد و باز آفريني خاطره ابراهيم بت شکن و عشق و اخلاص و ايثار او در راه خداست و حضور در کلاسي است که انبياي بزرگ الهي و اولياء الله، آموزگاران آنند.
اينها همه درست، ليکن بعد سياسي اين اجتماع عظيم، بخصوص در رابطه با رهبري، نبايد مورد غفلت قرار گيرد. باز در همين زمينه، کلام حضرت امام، بر ايمان حجّت است که فرمود:
اين مکه، اين مشعر، اين منا، اين عرفات، همه اش يک مسأله سياسي است، ممکن است عبادت باشد، در عباداتش هم سياست است. سياست هم عبادت است.
امام امّت در جاي ديگر، ضمن رهنمود نسبت به محتوا بخشيدن به بعد سياسي حج و استفاده هاي تبليغي و سياسي ـ اجتماعي، مي فرمايد:
بايد در اين اجتماع عظيم الهي که هيچ قدرتي جز قدرت لايزال خداوند، نمي تواند آن را فراهم کند، مسلمانان به بررسي مشکلات عمومي مسلمين پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگان، کوشش کنند. 3
و در کلام بلند ديگري، خطاب به حاضران در اين ميقاتها مي فرمايد:
… اي زائران بزرگوار بيت الله الحرام، که از چهار سوي عالم به طواف خانه خدا، مرکز توحيد و محلّ وحي و مقام ابراهيم و محمد، اين دو ابر مرد بت شکن و پرخاشگر بر مستکبرين شتافتيد،… حال، بشناسيد اين مشاعر بزرگ را، و مجهّز شويد از مرکز بت شکني، براي شکستن بتهاي بزرگ که به صورت قدرتهاي شيطاني و چپاولگران آدمخوار در آمده اند و از اين قدرتهاي تهي از ايمان نهراسيد و با اتّکال به خداي بزرگ، در اين مواقف عظيمه، پيمان اتّحاد و اتّفاق در مقابل جنود شرک و شيطنت ببنديد… 4
چه پيام بزرگ و سخن شگفتي! اللّه اکبر!
آنچه سبب عدم استفاده از حج شده، نشناختن فلسفه سياسي ـ اجتماعي اين اجتماع بي نظير امّت اسلامي است، چيزي که حضرت امام، در پيام ديگري از آن بعنوان گم کردن حج ياد مي کند. براي همبستگي با مسلمانان جهان و تشکيل قدرت واحد جهاني اسلام و مبارزه با استکبار و کفر، چه سکويي رفيعتر از مواقف حج؟! و چه بلندگويي رساتر از مسجد الحرام و منا و عرفات؟
حج، براي احياي امر ائمّه و نشر حق و دفاع از فضيلتها و مبارزه با طاغوتهاست. سنگر اين مبارزه، رهبري و ولايت است. ولايت نيز، تنها در محدوده محبت قلبي و اعتقاد دروني نيست.
اگر به حج آمدن و تنها طواف و سعي و وقوف، بدون هدايت وليّ امر و بي رابطه با رهبر و ولايت باشد، به طواف و حج جاهليّت، شبيه تر است تا حج ابراهيمي.
در حديثي، امام باقر(عليه السلام) فرموده است:
مردم مأمورند که به زيارت و طواف اين سنگها بيايند، سپس پيش ما آمده و ولايت و همبستگي خود را با ما در ميان بگذارند و به ما خبر دهند و نصر و ياري خويش را به ما عرضه کنند. 5
اين عرضه نصر و اعلام ولايت نسبت به ائمّه، آيا چيزي جز قرار گرفتن مناسک عظيم حج، در خطّ امامت و رهبري و به نفع جهان اسلام است؟ اين است که پيوند حج و رهبري به عنوان درسي مهم در بعد سياسي اين فريضه، قابل تامّل است و آنانکه به اين نکته بي توجّهند، از منافع اجتماعي حج نيز محرومند.
پی نوشت ها:
1- کتاب البيع، ج 2 ص 60.
2- نهج البلاغه، فيض الأسلام، نامه 67.
3- پيام حج سال 60.
4- حيفه نور، ج 10 ص 221.
5- محجة البيضاء، ج 2 ص 183.
منبع:جـواد محدّث- روح حـجّ- ص5