برنامه سوگواري امام حسين(ع)-شب اول
مقدم بازديدكنندگان عزيز را به برنامه سوگواري سرور و سالار شهيدان أباعبدالله الحسين(ع) خوش آمد مي گوئيم.
السلام عليك يا أبا عبدالله الحسين
خوانندگان گرامي! مطالبي كه در پيش رو داريد گوشه اي از اصولي اخلاقي حاكم در دو سپاه امام حسين(ع)و ياران باوفاي شان و نيز يزيد و سپاهيانش مي باشد كه در دو بخش عوامل سعادت و شقاوت در واقعه عاشورا در طي اين پنج شب تقديم حضور مي گردد.
مطالعه در اعمال و كردار يزيد و لشكريانش انسان را به سويي رهنمون مي كند كه عوامل بسيار زيادي در منش آنان وجود داشت كه باعث تيرگي، شقاوت و سوء عاقبت در كارنامه رفتاري آنان با امام حسين(ع)و اصحاب شان شد. در اينجا تنها بارزترين و مهم ترين آن عوامل ذكر مي شود.
1- شرب خمر
یکی از عوامل شقاوت و بدبختی لشكر يزيد، شرب خمر و میگساری است که منجر به سيه روزي و بدنامي آنان شد.
آيات و روايات عديده اي در راستاي حرمت و نكوهش شرب خمر وجود دارد كه باعث تباهي عقل و ارتكاب اعمال ناصالح مي شود. همان طور كه اين امر در سپاه يزيد وجود داشت:
زبیر بن بکار در کتاب أنساب قریش می گوید: «یزید بن معاویه اهل خوشگذرانی و لهو و لعب، چاقوکشی و سگ بازی، میمون بازی و پلنگ بازی بود و با رفیقانش بر سر شراب می نشست. روزی بر سر سفره شراب نشسته بود و طرف راستش عبیدالله بن زیاد قرار داشت و آن، چند روز بعد از شهادت حسین(ع) بود…» (مروج الذهب، ج 3، ص 67)
در جاي ديگري نيز آمده است كه:
باعونی از فوطی نقل کرده که گفت: «یزید به میمونش از ته مانده شرابش می نوشانید…او روزی مسابقه گذاشت و ميمون به سبب شدت باد بر زمین خورد و مُرد. یزید از این واقعه بسیار محزون شد و لذا دستور داد تا او را کفن کرده و دفن نمایند و به اهل شام دستور داد تا به او در این مصیبت تسلیت گویند.» (جواهر المطالب، ج2، ص303)
یکی دیگر از عوامل شقاوت و سوء عاقبت و بدبختی، جرأت بر گناه و تجرّی و شادی بر انجام معصیت است که ممکن است اثرش از خود گناه هم بدتر باشد.خداوند متعال می فرماید: «گناهان آشکار و پنهان را رها کنید! زیرا کسانی که گناه می کنند، بزودی در برابر آنچه مرتکب می شدند مجازات خواهند شد.» (انعام، 120)
در روايتي از رسول خدا نيز نقل شده که حضرت فرمودند: «همانا مؤمن گناه خود را چنان تخته سنگی بزرگ می بیند که می ترسد به روی او بیفتد و کافر گناه خویش را مانند مگسی می بیند که از جلوی بینی اش رد می شود.» (امالی، طوسی، ص527، ح 1162)
امام علی(ع)هم فرمودند:
«اشک ها نخشکید مگر به سبب سخت دلی و دل ها سخت نشد مگر به سبب گناهان زیاد.»
(علل الشرایع، ص81، ح 1)
همين سخت دلي و گناهان زياد است كه باعث شد يزيديان به خود جرأت هرگونه رفتاري را در مقابل امام حسين و اصحاب و ياران حضرت دهند.
طبری در توصیف شب عاشورای حسینی می نویسد: «قاموا الیل کلّه یصلّون و یستغفرون و یدعون و یتضرّعون، و انّ حسیناً لیقرأ: «آنان تمام شب را مشغول نماز و استغفار و دعا و تضرع بودند و حسین(ع) این آیه را قرائت می کرد:(آنها که کافر شده اند) و راه طغیان پیش گرفتند (تصور نکنند) اگر به آنها مهلت می دهیم، به سودشان است. ما به آنها مهلت می دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزاید؛ و برای آنها عذاب خوار کننده ای(آماده شده)است. چنین نبود که خداوند مؤمنان را به همان گونه که شما هستید واگذارد؛ مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد.» (تاریخ طبری، ج3، ص317)
خیمه امام حسین(ع)تحت حراست و مراقبت شدید دشمن بود. یکی از آن افراد هنگامی که آیات فوق را از خیمه امام شنید با جسارت تمام گفت: «نحن و ربّ الکعبه الطیبون، میّزنا منکم؛ به پروردگار کعبه ما همان افراد پاک هستیم که از شما امتیاز پیدا کرده ایم.» (همان)
3- قساوت قلب
از ديگر عوامل شقاوت در واقعه کربلا، قساوت قلب و سخت دلی است که هم عوامل مختلفی دارد و هم دارای آثار و عواقب سوئی است که از جمله آنها کشتن اولیای الهی است.
کسی که قساوت قلب او را فرا گرفته بر اساس آیات قرآن(بقره، 74)دل های شان نه از خوف خدا می تپد و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف آسمانی می شود.
یکی از مصادیق قساوت قلب در سپاه یزید را در کلام امام سجاد(ع)می توان جستجو کرد: «هیچ روزی بر رسول خدا(ص)از روز أحد سخت تر نبود؛ چرا که در آن روز عمویش حمزه بن عبدالمطلب، شیر خدا و شیر رسولش به شهادت رسید. و بعد از آن پسر عمویش جعفر بن أبی طالب(ع)به شهادت رسید. ولی هیچ روزی به مانند روز حسین(ع)نیست؛ چرا که سی هزار نفر در برابر او صف کشیدند به گمان اینکه از این امت اند، و همگی با ریختن خون او به خدا تقرّب می جستند در حالی که حضرت آنها را به خدا یادآوری می کرد ولی آنان موعظه او را نمی پذیرفتند تا او را از روی ظلم و تعدّی و تجاوز به قتل رساندند…» (خصال صدوق، ص68، باب الإثنین، ح101)
روضه
وقتي امام حسين(ع)در روز دوم محرم به كربلا رسيدند،پرسيدند:«نام اين سرزمين چيست؟جواب دادند:كربلا. امام(ع)فرمودند: خدايا! من از اندوه و بلاء به تو پناه مي برم.سپس فرمودند: اينجا جايگاه اندوه و بلاء است. پس فرود آييد، به خدا قسم اينجا محل اقامت ما و ريختن خون ما و محل قبور ماست.به خدا قسم!در اينجا حرمت ما را مي شكنند.اين خبر را جّدم رسول الله(ص)به من فرموده است.»
سپس حضرت در حالي كه شمشيرش را تيز مي كرد اشعاري را زمزمه مي فرمود:
اي روزگار أُف بر تو از اين دوستي و رفاقتت، چه بزرگاني كه همراه تو بودند.
چه دوستاني از خودت را هر روزگار از بين بردي و به جاي آنها نيز جايگزين و بدلي را نپذيرفتي.
هر زنده اي اين راه(مرگ)را مي رود و چه نزديك است وعده رحلت و جان دادن
و داوري نهايي اين كار با خداي خليل است.
حضرت زينب(س)و بانوان با شنيدن اين جملات گريستند در حالي كه ابا عبدالله(ع)آنان را دلداري داده و به صبر دعوت مي نمودند. (لهوف سيدبن طاووس، ص68)
منابع:
1- معاونت آموزش و پژوهش سازمان تبليغات اسلامي،برشطي از حماسه و حضور،انتشارات سازمان تبليغات اسلامي
2- رضواني، علي اصغر، عوامل سعادت و شقاوت در واقعه كربلا، دليل ما،1388
3- ابن طاووس، علي بن موسي، الهوف علي قتلي الطفوف(فارسي)، ترجمه محمدلك علي آبادي، هنارس،1384