ابوحمزه ثمالی(5)
الهی اَبَّیْتَنِی فِی نِعَمِكَ وَ إحسانِكَ صَغِیراً وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِی كَبِیراً فَيَا مَنْ رَبَّانِي فِي الدُّنْيَا بِإِحْسَانِهِ وَ تَفَضُّلِهِ [بِفَضْلِهِ] وَ نِعَمِهِ وَ أَشَارَ لِي فِي الْآخِرَةِ إِلَى عَفْوِهِ وَ كَرَمِهِ مَعْرِفَتِي يَا مَوْلايَ دَلِيلِي [دَلَّتْنِي] عَلَيْكَ وَ حُبِّي لَكَ شَفِيعِي إِلَيْكَ وَ أنَا واثِقٌ مِنْ دَلیلی بِدِلالَتِكَ وَ سَاكِنٌ مِنْ شَفِیعِی إلی شَفاعَتِكَ أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِي بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ أُنَاجِيكَ بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُهُ أَدْعُوكَ يَا رَبِّ رَاهِباً رَاغِباً رَاجِياً خَائِفاً إِذَا رَأَيْتُ مَوْلايَ ذُنُوبِي فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَيْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ فَإِنْ عَفَوْتَ [غَفَرْتَ] فَخَيْرُ رَاحِمٍ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَيْرُ ظَالِمٍ حُجَّتِي یاالله فِی جُرأتِی وَ عَلی مَسْألَتِكَ مَعَ إتْیانِی مَا تَكْرَهُ جُودُكَ وَ كَرَمُكْ وَ عُدَّتِی فِی شِدَّتِی مَعَ قِلَّهِ حَیآئِی مِنْكَ رَأفَتُكَ وَ رَحْمَتُكْ
«خدايا مرا در كودكى در ميان نعمت ها و احسانت پروريدى، و در بزرگسالى نامم را بلند آوازه ساختى، اى آن كه مرا در دنيا به احسان و فضل نعمت هايش پروريد و برايم در آخرت به گذشت و كرمش اشاره نمود، اى مولاى من معرفتم، راهنمايم به سوى تو و عشقم به تو، واسطه ام به پيشگاه توست. من از دليلم به دلالت تو مطمئن و از واسطه ام به شفاعت تو در آرامشم، اى آقايم تو را به زبانى می خوانم كه گناهش او را ناگويا نموده و با دلى با تو مناجات مى كنم كه جرمش او را هلاك ساخته، تو را مى خوانم اى پروردگارم در حال هراس و اشتياق و اميد و بيم، مولاى من هرگاه گناهانم را مى بينم بى تاب می گردم و هرگاه كرمت را مشاهده مى كنم، به طمع مى افتم. پس اگر از من درگذرى بهترين رحم كننده اى و اگر عذاب كنى ستم نكرده اى»
وجود مبارك امام سجاد(ع) عرض میكند: سوابق درخشانی كه نسبت به من و دیگران داشتی و فضائل بیكران تا بیكرانی كه داری، من را وادار میكند كه از تو بخواهم .
الهی اَبَّیْتَنِی فِی نِعَمِكَ…
یكی از شرائط استجابت دعا كه وجود مبارك امام سجاد(ع)در دعای ابوحمزه ثمالی به ما آموخت این است كه انسان نعمتهای الهی را تبیین كند. این در عین حال دعاست، درس دعا هم هست. دعاشناسی را با دعا به ما آموخت.
پس بنابراین ما حدوثاً و بقآءً در كنار سفره تو نشستیم. ما عادت كردیم به این كه ناز پروردة تَنعُّم تو باشیم. و عادت كردیم كه با دست خالی بیائیم، با روی سیاه بیائیم اما با روی سپید و دست پُر برگردیم.
پروردگارا! من هم با معرفت آمدم، هم با محبّت. معرفت من رهنمای من است، محبّت من شفیع من. قبلاً عرض كردم: به غیرشفیع. الآن عرض میكنم: با شفیع آمدم و تو را دوست دارم. همانطوری كه در مسئله توبه گفته شد: لاشَفِیعَ اًنْجَحُ مِنَ التُّوبِه، اینجا هم میتوان گفت: لا شَفِیعَ اَنْجَحُ مِنَ المَحَبَّه. چیزی، شفیعی بهتر از محبّت نیست. البتّه محبّتهای بیرونی منطقهاش محفوظ است. اینها محبّتهای درونی است.
وَ أنَا واثِقٌ مِنْ دَلیلی بِدِلالَتِكَ…
من هم به این راهنما امیدوارم، هم به این شفیع. و غیر از این چیزی نیاوردم. عمل صالحی، ترك گناهی، فعل ثوابی، اینها را نیاوردهام ! فقط تو را میشناسم و دوست دارم ، همین.
با زبانی تو را میخوانم كه تبهكار است. با قلبی با تو مناجات میكنم كه تیره است. قلب و قالب تیره است. ولی تو؛ هم تیره را میپذیری، هم تبهكار را. چنین كه تاكنون پذیرفتی. مگر ما تاكنون زبان بیگناه داشتیم؟ قلب سالم داشتیم؟ من از تو میترسم، ولی به تو امیدوارم. در ترس و امید موحّدم. اگر گناهانم را میبینم؛ فَزَع میكنم، نه اینکه یأس دارم. و اگر كَرم تو را میبینم، طمع دارم. اگر ببخشی، بهترین بخشندگانی. چون بدون منّت میبخشی. و اگر عذاب كنی، عادلانه عذاب كردی.
پروردگارا! من با همه سوابق تباه و تیره و تاریكام، دلیلی دارد كه تو را میخوانم. بیحجّت نیست. اگر كسی بگوید: تو با زبان گناهكار، با قلب تیره به چه جهت خدا را میخوانی؟ عرض میكنم: روی كَرم او. كریم كسی است كه از گناهان ببخشد. من دلیلی دارم و با این دلیل خودم را قانع كردم كه از
تو مسئلت كنم.
حُجَّتِی یا الله فِی جُرأتِی…
خدایا! در سوره مباركه علق، در طلیعه بعثت فرمودی: ألَمْ یَعْلَمْ بِأنَّ اللهَ یَری.(علق/ 14)
انسان خجالت نمیكشد در مشهد و محضر خدا گناه میكند؟ من اعتراف میكنم بَد حیا بودم، كم حیا بودم. میدانستم تو مرا میبینی و در محضر و مشهد تو هستم، مع ذلك گناه كردم. اما برای این كه میدانم تو میبخشی، از تو مسئلت میكنم. من بین این دو امر قرار گرفتم: هم عُدّه منّی در شدّت، هم رأفت و كرمت مایه امید من است. لذا من با این دو دلیل به سمت تو آمدم.
درود بر پیامبر و اولاد پیامبر بفرست و آن رَجاء و امید مرا یأس و ناامید نكن و محقّق بكن. ندای مرا بشنو ای كسی كه بهترین مَدعُوی.
منبع: برگرفته از شرح دعای ابوحمزه ثمالی حضرت آیت الله جوادی آملی(حفظه الله)