شرح دعاي روز دوازدهم ماه رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ زَیِّنِّى فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِى فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ وَ احْمِلْنِى فِیهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّى فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخَائِفِینَ.
خدایا! در این روز مرا به زیور پوشش و پاکی نفس بیارای و مرا به جامه ی قناعت و کفاف بپوشان و مرا در این روز به کار عدل و انصاف بدار، و از هر چه ترسانم مرا ایمن دار. به عصمت و پاکیت، ای نگهدار و عصمت بخش خداترسان.
اللّهم زیّنّی فیه بالسّتر و العفاف؛ ستر و پوشش و عفاف، از نتایج حیاست
عفاف یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است. پس بیان نکردن گناه دیگران و داشتن عفاف اولین دعایی است که در این روز از خدا میخواهیم. عفت و قناعت که در فراز بعدی دعای امروز است، به هم مربوطند، از جهت این که انسان قانع عفیف می شود و به حلال خدا قانع می شود و حیا پیشه می کند. همانطور که امیر مومنان(ع)می فرمایند: «القَناعةُ أفضل العفَّتین؛ قناعت، برترین عفت است». (غررالحکم/ص393)
امیرمومنان(ع)در وصیّت به محمدبن ابی بکر می فرماید: «إِعلم أنَّ أَفضلَ العفّةِ الورعُ فی دین الله، و العملُ بطاعتِهِ، و أَنّی أوصیک بتقوی اللهِ فی أمر سِرِّک و علانیتک؛ بدان که برترین عفت داشتن ورع در دین خداست و عمل به فرامین او. و من تو را سفارش می کنم که در نهان و آشکار و درون و برونت از خدا بترسی.» (بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج74 / 390 / باب 15 مواعظ أمير المؤمنين ع و خطبه أيضا و حكمه ….. ص376)
عفّت در قرآن
«یحسَبُهُم الجاهل اَغنیاءَ مِنَ التَّعَفُّف، تعرفهم بسیماهم لا یسئلون الناس الحافاً؛ و از شدت خویشتن داری، افراد نا آگاه آنها را بی نیاز می پندارند؛ اما آنها را از چهره هایشان می شناسی؛ و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی خواهند.» (بقره/ 273)
عفت و حیا، انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد و تمام حرکات و سکنات و گفتار و قلم و قدم او را کنترل می کند، تا آنچه را نفس می خواهد انجام ندهد. و لباس حیا ، پوششی می شود بر عیوب انسان تا دیگران عیوب او را نبینند؛ و حیا خودش عاملی می شود برای دوری انسان از هر بدی و زشتی و گناه و معصیت.
ثمرات عفت
امام علی (ع): «بالعفاف تَزکو الاعمال؛ با عفت است که اعمال پاک و تزکیه می شود.» (آمدي، 1366، ص 205)
رسول الله(ص): «أما العفاف ؛ فیَتَشَعَّبُ منه الرضا و الستکانة و الحظّ و الراحة و التَّفَقُّد و الخشوع و التذکر و التفکّر و الجود و السخاء ؛ فهذا ما یَتَشَعَّبُ للعاقل بعَفافه رِضیً باللهِ و بقسمِه؛ آنچه از عفاف منشب می شود: خشنودی و خضوع و بهرمندی و آسایش و دلجویی و فروتنی و تذکر و تفکر و بخشندگی و سخاوت است. اینها خصالی است که به سبب پارسایی برای خردمند عاقلی که از خدا و قسمت او راضی و خشنود است، حاصل می شود.» (بحار الانوار ج1 ص117)
کسی که در بین مردم فرد با حیایی نیست، یقیناً نزد خداوند هم حیا نمی کند. و شخصی در بین مردم حيا دارد، در نهان هم خود را در محضر خدا می بیند و از خدا حیا می کند. و همین امر باعث عفیف شدن و با حیا شدن او می شود. تا زماني كه انسان از خدا حیا نکند، از مردم حیا نمی کند.
رسول الله(ص): «إنّ الله حرَّمَ الجنّة علی کلِ فحّاشٍ بذی قلیل الحیاء لا یُبالی ما قال و ما قیل له؛ خداوند بهشت را بر ناسزاگوی کم حیا حرام کرده است؛ که هیچ باکی ندارد که چه چیز بگوید و یا به او چه چیزی بگویند.» (بحار الانوار ج60 ص 207)
و استرنی فیه بلباس القنوع و الکفاف؛
و مرا به جامه قناعت و کفاف بپوشان
قناعت یعنی در مصرف آنچه در موجود هست، مقتصد باشی و کفاف یعنی به آنچه که موجود است راضی باشی و زیاده خواه نباشی. زيرا زیاده خواهی انسان را به کفر می کشاند. همانطور که خداوند در قرآن می فرماید: «فلا تُعجِبکَ اَموالَهم و لا اولادهم؛ إنّما یرید لیُعذِّبَهم بها فی الحیوة الدّنیا و تزهقَ انفسهم و هم کافرون؛ و فزونی اموال و اولاد آنها ، تو را در شگفتی و تعجب فرو نبرد؛ خدا می خواهد آنان را بوسیله آن، در زندگی دنیا عذاب کند، و جانشان برآید در حالی که کافرند.» (توبه/ 55)
و باز هم به پیامبرش می فرماید: «و لا تمدّنّ عینیک الی ما متّعنا به اَزواجاً منهم زهرةَ الحیوة الدّنیا لنفتنهم فیه ؛ و رزق ربّک خیرٌ و اًبقی؛ و هرگز چشمان خود را به نعمت های مادّی، که به گروه هایی از آنان داده ایم، میفکن؛ اینها شکوفه های زندگی دنیاست تا آنان را در آن، بیازماییم و روزیِ پروردگارت بهتر و پایدارتر است.» (طه/ 131)
درد «تکاثر» و «افزونطلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است گل های زندگی دنیا زود پژمرده و پرپر می شوند. همه ی آنها برای آزمایش ما هستند، آنچه را که تو به ما ارزاني داشته ای، بهتر و پایدارتر است. پس ما را به همان قانع ساز تا با فزونی طلبی خود، آن را تباه نکنيم و به آتش نکشانيم.
و احملنی فیه علی العدل و الانصاف؛
و مرا در این روز به کار عدل و انصاف بدار.
عدالت یعنی اینکه هر چیزی سر جای خودش باشد، و انصاف نوعی بخشش همراه با عدالت و یا عدالت همراه با بخشش است. در مقابل عدل، ظلم است و در مقابل انصاف، ذی حق را محروم کردن. عدالت عام است ولی انصاف مخصوص افرادی خاص.
در قرآن کریم واژه ی عدل در مورد خداوند مطرح نشده ولی با تعبیر نفی ظلم از ساحت مقدس خداوند این حقیقت بیان شده است: «انّ الله لا یظلم الناس شیئاً و لکنّ الناس انفسهم یظلمون؛ خداوند هیچ به مردم ستم نمی کند ولی این مردمند که به خویشتن ستم می کنند.» (یونس/ 44)
امروز از خداوند می خواهیم که ما را در روابط مان با خدا و خود و خلق خدا، در اجتماع و جامعه و خانواده و محل کار و…؛ مجري عدالت گرداند تا مشمول این آیه ی شریفه نباشیم که به خودمان ظلم کنیم.
خداوند در قرآن مي فرمايد:
«یا ایّها الّذین آمنوا کونوا قوّامینَ للهِ شُهَداءَ بالقسط، و لا یَجرمنَّکم شنءانُ قومٍ علی اَن لا تَعدِلوا؛ إعدلوا هو اَقربُ للتَّقوی؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! همواره برای خدا قیام کنید. و از روی عدالت، گواهی دهید. دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. عدالت کنید، که به پرهیزکاری نزدیک تر است.» (مائده/ 8)
امام علی(ع) نيز مي فرمايند: «أَعدل الناس مَن انصفَ عن قُوَّةٍ؛ عادلترین مردم، کسی است که با داشتن قدرت، انصاف ورزد.» (غرر الحكم: 3242 منتخب ميزان الحكمة)
خدایا! عدالت را به ما بشناسان، و توفیق اجرای عدالت را به ما عنایت فرما.
و آمنّی فیه من کلّ ما اَخافُ؛
و از هر چه ترسانم، مرا ایمن ساز.
ترس از مسائلی که مربوط به دنیاست و ترس از عذاب الهی، در قیامت و آخرت.
امام علی ع : لا تخافوا ظلم ربِّکم، و لکن خافوا ظلم أنفسکم. ترجمه: از ستم پروردگارتان نترسید - زیرا او به کسی ستم نمی کند - بلکه از ستم خود بر خویش بترسید. (غررالحکم ح10234)
امام صادق(ع): «مَن خاف الله أَخاف اللهُ منه کلَّ شیءٍ؛ و من لم یَخَفِ الله أَخافه الله من کل شیءٍ؛ هر که از خدا بترسد، خداوند همه چیز را از او می ترساند؛ و هر که از خدا نترسد خدا او را از همه چیز ترسان کند.» (الکافی، ج ،2، ص168 ،ح3)
ترس امیر المومنین در دو چيز بود ايشان فرمودند:
«إتِّباع الهوی و طول العمل؛ و اما اتباع الهوی، فیصُدُّ عن الحقّ؛ و اما طول الامل ، یُنسی الآخرة؛ من از دو چیز بر شما می ترسم؛ پیروی از هوای نفس، و آرزوی طولانی. اما پیروی از هوای نفس، انسان را از یاد خدا باز می دارد؛ و اما آرزوی طولانی ، انسان را از آخرت غافل می کند و باعث فراموشی آخرت می گردد.» (خطبه 42 نهج البلاغه)
خدایا! به ما بفهمان که باید از چه بترسیم و از چه نترسیم؛ و به ما توفیق بده تا خوف و رجاء در وجودمان رنگ خدایی بگیرد. و در آنجا که باید، از تو بترسیم، و از عذاب تو بیم داشته باشیم و به رحمت بیکران تو امید. خدایا! ما را از خوف و ترس از عذاب الهی و ترس از گرفتاری های دنیوی، ایمن گردان.
نماز شب سیزدهم ماه رمضان
چهار رکعت در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه توحید
منابع
*پايگاه اطلاع رساني شيعيان
*تبيان