• خانه 
  • تماس  
  • پیام ها 

​پوشش؛ نیازی فطری

22 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

لزوم پوشش، یکی از خواسته های فطری انسان است. زیرا از آغاز پیدایش انسان، هر یک از زن و مرد کوشیده است تا پوشش مناسب داشته باشد. او ابتدا با برگ درختان و سپس با پوست حیوانات و بعد با دست بافته های خود، خویش را می پوشانده است. بعدها با پیشرفت صنعت و دست یافتن به منابع و ابزار جدید، پوشش نیز از «تغییرات تکاملی» بهره مند گردید.

ادامه »

 2 نظر

شرح دعای وداع ماه رمضان امام سجاد(ع)

14 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

امام سجاد(‌ع) ماه مبارك رمضان را عید اولیاء الله می‌داند. در صحیفهٴ‌سجّادیه دعایی دربارهٴ مقام دعا و وداع ماه مبارك رمضان وجود دارد كه در مقدمهٴ این دعا حضرت كلیّات نعمتهای الهی را می‌شمارد و اینكه بخشش های خدای سبحان ابتدایی است، نه از روی استحقاق. بعد از آن مقدمه می‌فرماید: یكی از بهترین بخشش های خداوند سبحان، ماه مبارك رمضان و روزهٴ این ماه است .
این كه در آخر ماه مبارك رمضان عید فطر می‌گیرند، چون جایزه‌های یك ماه را به ما می‌دهند، كه در حقیقت محصول ماه مبارك رمضان است. ضیافة الله، لقاء الله را به دنبال دارد. پس عظمت از آن ماه شوال نیست؛ بلكه عظمت از آن ماه مبارك رمضان است كه نتیجهٴ یك ماهه را در روز عید می‌دهند.

روز عید است و من مانده در این تدبیرم / كه دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم

ادامه »

 نظر دهید »

بیانیه روز قدس

10 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

بیانیه مدیریت حوزه علمیه خواهران استان گلستان جهت شرکت در راهپیمایی روز قدس به شرح زیر می باشد.

ادامه »

 1 نظر

شرح دعای ابوحمزه ثمالی(18)

10 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

إِلَهِي لَوْ قَرَنْتَنِي بِالْأَصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِي سَيْبَكَ مِنْ بَيْنِ الْأَشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَى فَضَائِحِي عُيُونَ الْعِبَادِ وَ أَمَرْتَ بِي إِلَى النَّارِ وَ حُلْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْأَبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ وَ مَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ وَ لا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِي أَنَا لا أَنْسَى أَيَادِيَكَ عِنْدِي وَ سَتْرَكَ عَلَيَّ فِي دَارِ الدُّنْيَا سَيِّدِي أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيَا مِنْ قَلْبِي وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْمُصْطَفَى وَ آلِهِ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ.

«خدايا! اگر مرا با زنجير ببندى، و عطايت را در ميان مردم از من بازدارى، و بر رسوايي هايم ديدگان بندگانت را بگشايى، و مرا به سوى دوزخ فرمان دهى، و بين من و نيكان پرده گردى، اميدم را از تو نخواهم بريد، و آرزويم را از عفو تو باز نخواهم گرداند، و محبتت از قلبم بيرون نخواهد رفت، من فراوانى عطايت را نزد خود، و پرده پوشى ات را در دار دنيا بر گناهانم فراموش نخواهم كرد، اى آقاى من محبت دنيا را از دلم بيرون كن، و ميان من و مصطفى پيامبرت و خاندانش، بهترين برگزيدگان از آفريدگانت و پايان بخش پيامبران محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) جمع كن»

ادامه »

 نظر دهید »

شرح دعای ابوحمزه ثمالی(17)

10 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

 

وَ بِحَبْلِ مَنْ أَتَّصِلُ إِنْ أَنْتَ قَطَعْتَ حَبْلَكَ عَنِّي فَوَا سَوْأَتَا [أَسَفَا] عَلَى مَا أَحْصَى كِتَابُكَ مِنْ عَمَلِيَ الَّذِي لَوْ لا مَا أَرْجُو مِنْ كَرَمِكَ وَ سَعَةِ رَحْمَتِكَ وَ نَهْيِكَ إِيَّايَ عَنِ الْقُنُوطِ لَقَنَطْتُ عِنْدَ مَا أَتَذَكَّرُهَا يَا خَيْرَ مَنْ دَعَاهُ دَاعٍ وَ أَفْضَلَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍ اللَّهُمَّ بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ إِلَيْكَ وَ بِحُبِّي النَّبِيَّ االْأُمِّيَّ الْقُرَشِيَّ الْهَاشِمِيَّ الْعَرَبِيَّ التِّهَامِيَّ الْمَكِّيَّ الْمَدَنِيَّ أَرْجُو الزُّلْفَةَ لَدَيْكَ فَلا تُوحِشْ اسْتِينَاسَ إِيمَانِي، وَ لا تَجْعَلْ ثَوَابِي ثَوَابَ مَنْ عَبَدَ سِوَاكَ فَإِنَّ قَوْماً آمَنُوا بِأَلْسِنَتِهِمْ لِيَحْقِنُوا بِهِ دِمَاءَهُمْ فَأَدْرَكُوا مَا أَمَّلُوا وَ إِنَّا آمَنَّا بِكَ بِأَلْسِنَتِنَا وَ قُلُوبِنَا لِتَعْفُوَ عَنَّا فَأَدْرِكْنَا [فَأَدْرِكْ بِنَا] مَا أَمَّلْنَا وَ ثَبِّتْ رَجَاءَكَ فِي صُدُورِنَا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ فَوَ عِزَّتِكَ لَوِ انْتَهَرْتَنِي مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِكَ وَ لا كَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِكَ لِمَا أُلْهِمَ قَلْبِي [يَا سَيِّدِي ] مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِكَرَمِكَ وَ سَعَةِ رَحْمَتِكَ إِلَى مَنْ يَذْهَبُ الْعَبْدُ إِلّا إِلَى مَوْلاهُ وَ إِلَى مَنْ يَلْتَجِئُ الْمَخْلُوقُ إِلّا إِلَى خَالِقِهِ.

«و به رشته چه كسى بپيوندم اگر تو رشته ات را از من بگسلى، مرا چه رسوايى بزرگى است از آنچه كتاب تو از كردارم در شمار آورده، اگر اميدوار به كرم فراوانى رحمتت نبودم، و هم اينكه مرا از نااميدى نهى نموده اى هرآينه نا اميد می شدم به هنگامی كه گناهانم را بياد می آوردم، اى بهترين كسی كه خواننده اى او را خواند، و برترين كسی كه اميدوارى به او اميد بست. خدايا به پيمان اسلام به تو توسّل می جويم، و به حرمت قرآن بر تو تكيه می كنم، و به محبّتم نسبت به پيامبر درس ناخوانده قريشى هاشمى عربى تهامى مكّى مدنى، همجوارى نزد تو را اميد می نمايم، پس انس ايمانى مرا در عرصه وحشت نينداز، و پاداش مرا، پاداش كسی كه غير تو را عبادت كرده قرار مده، چه اينكه مردمى به زبانشان ايمان آوردند تا جانشان را به اين وسيله حفظ كنند، پس به آنچه آرزو داشتند رسيدند، و ما با زبان و دلمان به تو ايمان آورديم، تا از ما درگذرى، پس ما را به آنچه آرزومنديم برسان، و اميدت را در سينه هايمان استوار كن، و دلهايمان را پس از آنكه هدايتمان فرمودى گمراه مكن، و از جانب خود ما را ببخش، كه تو بسيار بخشنده اى، به عزتت سوگند اگر مرا برانى، از درگاهت نخواهم رفت، و از چاپلوسى نسبت به تو باز نخواهم ايستاد، به خاطر الهامى كه از معرفت به كرمت و گستردگى رحمتت به قلب من شده، بنده به جانب چه كسى جز مولايش میرود؟ و آفريده به چه كسى جز آفريدگارش پناه مى برد؟»

ادامه »

 نظر دهید »

شرح دعای ابوحمزه ثمالی(16)

10 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

سَيِّدِي أَنَا الصَّغِيرُ الَّذِي رَبَّيْتَهُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ الَّذِي عَلَّمْتَهُ وَ أَنَا الضَّالُّ الَّذِي هَدَيْتَهُ وَ أَنَا الْوَضِيعُ الَّذِي رَفَعْتَهُ وَ أَنَا الْخَائِفُ الَّذِي آمَنْتَهُ وَ الْجَائِعُ الَّذِي أَشْبَعْتَهُ وَ الْعَطْشَانُ الَّذِي أَرْوَيْتَهُ وَ الْعَارِي الَّذِي كَسَوْتَهُ وَ الْفَقِيرُ الَّذِي أَغْنَيْتَهُ وَ الضَّعِيفُ الَّذِي قَوَّيْتَهُ وَ الذَّلِيلُ الَّذِي أَعْزَزْتَهُ، وَ السَّقِيمُ الَّذِي شَفَيْتَهُ وَ السَّائِلُ الَّذِي أَعْطَيْتَهُ وَ الْمُذْنِبُ الَّذِي سَتَرْتَهُ وَ الْخَاطِئُ الَّذِي أَقَلْتَهُ وَ أَنَا الْقَلِيلُ الَّذِي كَثَّرْتَهُ وَ الْمُسْتَضْعَفُ الَّذِي نَصَرْتَهُ وَ أَنَا الطَّرِيدُ الَّذِي آوَيْتَهُ أَنَا يَا رَبِّ الَّذِي لَمْ أَسْتَحْيِكَ فِي الْخَلاءِ وَ لَمْ أُرَاقِبْكَ فِي الْمَلَإِ أَنَا صَاحِبُ الدَّوَاهِي الْعُظْمَى أَنَا الَّذِي عَلَى سَيِّدِهِ اجْتَرَى أَنَا الَّذِي عَصَيْتُ جَبَّارَ السَّمَاءِ أَنَا الَّذِي أَعْطَيْتُ عَلَى مَعَاصِي الْجَلِيلِ الرُّشَا أَنَا الَّذِي حِينَ بُشِّرْتُ بِهَا خَرَجْتُ إِلَيْهَا أَسْعَى أَنَا الَّذِي أَمْهَلْتَنِي فَمَا ارْعَوَيْتُ وَ سَتَرْتَ عَلَيَّ فَمَا اسْتَحْيَيْتُ وَ عَمِلْتُ بِالْمَعَاصِي فَتَعَدَّيْتُ وَ أَسْقَطْتَنِي مِنْ عَيْنِكَ [عِنْدِكَ ] فَمَا بَالَيْتُ فَبِحِلْمِكَ أَمْهَلْتَنِي وَ بِسِتْرِكَ سَتَرْتَنِي حَتَّى كَأَنَّكَ أَغْفَلْتَنِي وَ مِنْ عُقُوبَاتِ الْمَعَاصِي جَنَّبْتَنِي حَتَّى كَأَنَّكَ اسْتَحْيَيْتَنِي إِلَهِي لَمْ أَعْصِكَ حِينَ عَصَيْتُكَ وَ أَنَا بِرُبُوبِيَّتِكَ جَاحِدٌ وَ لا بِأَمْرِكَ مُسْتَخِفٌّ وَ لا لِعُقُوبَتِكَ مُتَعَرِّضٌ وَ لا لِوَعِيدِكَ مُتَهَاوِنٌ لَكِنْ خَطِيئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي وَ غَلَبَنِي هَوَايَ وَ أَعَانَنِي عَلَيْهَا شِقْوَتِي وَ غَرَّنِي سِتْرُكَ الْمُرْخَى عَلَيَّ فَقَدْ عَصَيْتُكَ وَ خَالَفْتُكَ بِجُهْدِي فَالْآنَ مِنْ عَذَابِكَ مَنْ يَسْتَنْقِذُنِي وَ مِنْ أَيْدِي الْخُصَمَاءِ غَدا مَنْ يُخَلِّصُنِي،

«و با گذشت بر من كرم فرما، و به پرده پوشی ات خطاهايم را بپوشان، و به كرم وجودت از توبيخم درگذر، آقاى من منم كودكى كه پروريدى، منم نادانى كه دانا نمودى، منم گمراهى كه هدايت كردى، منم افتاده اى كه بلندش نمودى، منم هراسانى كه امانش دادى، و گرسنه اى كه سيرش نمودى، و تشنه اى كه سيرابش كردى، و برهنه اى كه لباسش پوشاندى، و تهيدستى كه توانگرش ساختى، و ناتوانى كه نيرومندش نمودى، و خوارى كه عزيزش فرمودى، و بيمارى كه شفايش دادى، و خواهشمندى كه عطايش كردى، و گنهكارى كه گناهش را بر او پوشاندى، و خطاكارى كه ناديده اش گرفتى، و اندكى كه بسيارش فرمودى، و ناتوان شمرده اى كه ياری اش دادى، و رانده شده اى كه مأوايش بخشيدى، من پروردگارا كسی هستم كه در خلوت از تو حيا نكردم، و در آشكار از تو ملاحظ ننمودم، منم صاحب مصيبت هاى بزرگ، منم آن كه بر آقايش گستاخى كرد، منم آن كه جبّار آسمان را نافرمانى كرد، منم آن كه بر معاصى بزرگ رشوه دادم، منم آن كه هرگاه به گناهى مژده داده میشدم شتابان به سويش می رفتم، منم آن كه مهلتم دادى باز نايستادم، و بر من پرده پوشاندى حيا نكردم، و مرتكب گناهان شدم و از اندازه گذراندم و مرا از چشمت انداختى، اهميت ندادم، پس با بردبارى ات مهلتم دادى، و با پرده پوشى ات مرا پوشاندى تا آنجا كه گويی مرا از ياد برده اى، و از مجازات گناهان بركنارم داشته اى، گويا تو از من حيا كرده اى! ! خدايا، آنگاه كه به معصیتت پرداختم عصیان از راه انکار خداوندیت نکردم و فرمانت را خفیف نشمردم، و نه با گستاخى در معرض كيفرت قرار گيرم، و نه تهيدست را ناچيز شمارم، ولى خطايى بود كه بر من عارض شد و نفسم آن را برايم آراست، و بدبختى ام مرا بر آن يارى نمود، و پرده افتاده ات بر من مغرورم نمود، در نتيجه با كوششم نافرمانی ات نمودم و به مخالفتت برخاستم اكنون چه كس مرا از عذابت نجات می دهند، و فردا از چنگ ستيزه جويان و دشمنى كنندگان چه كسى رهايم می كند»

ادامه »

 نظر دهید »

شرح دعای ابوحمزه ثمالی(15)

10 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

سَيِّدِي لَعَلَّكَ عَنْ بَابِكَ طَرَدْتَنِي وَ عَنْ خِدْمَتِكَ نَحَّيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَأَقْصَيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُعْرِضاً عَنْكَ فَقَلَيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ وَجَدْتَنِي فِي مَقَامِ الْكَاذِبِينَ [الْكَذَّابِينَ ] فَرَفَضْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي غَيْرَ شَاكِرٍ لِنَعْمَائِكَ فَحَرَمْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ فَقَدْتَنِي مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي فِي الْغَافِلِينَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آيَسْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي آلِفَ مَجَالِسِ الْبَطَّالِينَ فَبَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ خَلَّيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِي فَبَاعَدْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ بِجُرْمِي وَ جَرِيرَتِي كَافَيْتَنِي، أَوْ لَعَلَّكَ بِقِلَّةِ حَيَائِي مِنْكَ جَازَيْتَنِي فَإِنْ عَفَوْتَ يَا رَبِّ فَطَالَمَا عَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبِينَ قَبْلِي لِأَنَّ كَرَمَكَ أَيْ رَبِّ يَجِلُّ عَنْ مُكَافَاةِ الْمُقَصِّرِينَ وَ أَنَا عَائِذٌ بِفَضْلِكَ هَارِبٌ مِنْكَ إِلَيْكَ مُتَنَجِّزٌ [مُنْتَجِزٌ] مَا وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ أَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً إِلَهِي أَنْتَ أَوْسَعُ فَضْلاً وَ أَعْظَمُ حِلْماً مِنْ أَنْ تُقَايِسَنِي بِعَمَلِي أَوْ أَنْ تَسْتَزِلَّنِي بِخَطِيئَتِي وَ مَا أَنَا يَا سَيِّدِي وَ مَا خَطَرِي هَبْنِي بِفَضْلِكَ سَيِّدِي وَ تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَفْوِكَ وَ جَلِّلْنِي بِسَتْرِكَ وَ اعْفُ عَنْ تَوْبِيخِي بِكَرَمِ وَجْهِكَ
«سرور من شايد مرا از درگاهت رانده اى، و از خدمتت عزل نموده اى، يا مرا ديده اى كه حقّت را سبك مى شمارم پس از پيشگاهت دورم ساختى، يا شايد مرا روی گردان از خود مشاهده كردى، پس مرا مورد خشم قرار دادى يا شايد مرا در جايگاه دروغگويان يافتى، پس به دورم انداختى. يا شايد مرا نسبت به نعمت هايت ناسپاس ديدى، پس محرومم نمودى. يا شايد مرا از همنشينى دانشمندان غايب يافتى، پس خوارم نمودى، يا شايد مرا در گروه غافلان ديدى، پس از رحمتت نااميدم كردى، يا شايد مرا انس يافته با مجالس بيكاره ها ديدى. پس مرا به آنان واگذاشتى، يا شاید دوست نداشتى دعايم را بشنوى پس دورم نمودى، يا شايد به خاطر جرم و جنايتم كيفرم نمودى، يا شايد براى كمی حيايم از تو مجازاتم نمودى، پس اگر پروردگارا عفو كنى، سابقه اينكه از گناهكاران پيش از من گذشته اى طولانى است، زيرا كرمت پروردگارا از مجازات اهل تقصير بسيار بزرگ تر است. و من پناهنده به فضل توام، از تو به تو گريزانم، خواهان چيزى هستم كه وعده داده اى. و آن چشم پوشى از كسانى است كه به تو گمان نيك برده اند، خدايا فضل تو گسترده تر، و بردباری ات بزرگ تر از آن است كه مرا به كردارم بسنجى، يا به خطايم بلغزانى، اى آقايم من چيستم، و چه ارزشى دارم، سرور من مرا به فضلت ببخش و با گذشت بر من كرم فرما، و به پرده پوشی ات خطاهايم را بپوشان، و به كرم وجودت از توبيخم درگذر»

ادامه »

 نظر دهید »

ویژه شب قدر

09 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

ريخت و پاش سفره شب قدر …
آیت الله بهجت
اگر قرآن به سر مى گذاريم، هدف تنها اين نباشد كه خدا گناهان ما را بيامرزد، ما را به جهنم نبرد، ما را به بهشت ببرد. اينها ريخت و پاش سفره شب قدر است. وقتى يك دوستى سفره اى پهن مى كند، مائده الهى و مَأدبة الهى مى چيند، مهمان هاى خود را به بهترين وجه پذيرايى مى كند. وقتى مهمان ها برخاستند، سفره برچيده مى شود، آن ريزه هاى سفره را مى ريزند؛ مرغ ها آن ريزه هاى سفره را مى چينند.
ريزه سفره شب قدر اين است كه كسى نسوزد، به جهنم نرود. اينها شب قدر نيست. شب قدر آن است كه انسان طيّار گونه دست هزارها نفر را بگيرد و به بهشت ببرد. در دنيا رفتار او، گفتار او، سيرت او، سريرت او، سنّت او آموزنده باشد. هزارها نفر را زنده كند و در آخرت هم هزارها نفر را به همراه خود به بهشت ببرد. اگر ما بتوانيم در كنار سفره الهى و دولت قرآن بنشينيم، چرا در ته صفوف و صَفُّ النِعال قرار بگيريم به دنبال آن ريزه هاى سفره تكان ها باشيم كه از سفره تكانده شده چيزى به ما برسد. )حضرت آیت الله جوادی آملی، حرم جضرت معصمومه (س) ۸۵/۷/۲۱)

ادامه »

 نظر دهید »

ویِژه شهادت امام علی(ع)

09 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

وصایای عمومی امام علی(ع) به فرزندش امام حسن مجتبی(ع)
وصایای عمومی حضرت، متعدد و مختلف نقل شده است در این جا یکی از آن ها را که در اکثر کتاب های حدیثی علمای شیعه و سنی آمده است،(کافی، ج 7، ص 51؛ نهج البلاغه، نامه 47؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 6، ص 120؛ اسد الغابه، ج 4؛ مسعودی مروج الذهب، ج 2، ص 425؛ تحف العقول، ص 197؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 142؛ تاریخ طبری، ج 6، ص 85 و بحار الانوار، ج 42، ص 248) می آوریم:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم؛ این آن چیزی است که علی بن ابی طالب وصیت می کند. علی به وحدانیت و یگانگی خدا شهادت می دهد، و اقرار می کند که محمّد بنده و پیغمبر خداست، خدا او را فرستاد تا مردم را هدایت کند و دین خود را بر ادیان دیگر غالب گرداند و لو کافران کراهت داشته باشند. همانا نماز، عبادت، حیات و ممات من از خدا و برای خداست، شریکی برای او نیست من به این دستور امر شده ام و تسلیم خداوند هستم.

ادامه »

 نظر دهید »

شرح دعای ابوحمزه ثمالی (14)

05 تیر 1395 توسط مدیریت استان گلستان

اللَّهُمَّ تُبْ عَلَيَّ حَتَّى لا أَعْصِيَكَ وَ أَلْهِمْنِي الْخَيْرَ وَ الْعَمَلَ بِهِ وَ خَشْيَتَكَ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ مَا أَبْقَيْتَنِي يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ [تَعَبَّيْتُ] وَ قُمْتُ لِلصَّلاةِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ نَاجَيْتُكَ أَلْقَيْتَ عَلَيَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّيْتُ وَ سَلَبْتَنِي مُنَاجَاتَكَ إِذَا أَنَا نَاجَيْتُ مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَرِيرَتِي وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِينَ مَجْلِسِي عَرَضَتْ لِي بَلِيَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِي وَ حَالَتْ بَيْنِي وَ بَيْنَ خِدْمَتِكَ
«خدايا حال توبه ای به من عطا کن که دیگر هرگز معصیت نکنم، و تا هستم ای پروردگار عالم کار خیر را به قلبم الهام کن و در عملش موفقم ساز و شب و روز مرا خداترس گردان. خدايا هرگاه گفتم مهيا و آماده شدم و در پيشگاهت به نماز ايستادم و با تو راز گفتم، آن هنگام مرا به خواب انداختی، آنگاه كه وارد نماز شدم، و حال راز گفتن را از من گرفتى آنگاه كه با تو راز و نياز كردم، مرا چه شده؟ هرگاه گفتم نهانم شايسته شد، و جايگاهم به جايگاه توبه كنندگان نزديك گشته برايم گرفتارى پيش آمد، بر اثر آن گرفتارى پايم لغزيد، و ميان من و خدمت به تو مانع شد»

ادامه »

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 23

مدیریت استانی گلستان

این وبلاگ متعلق به مدیریت حوزه های علمیه خواهران استان گلستان است.

سايت مراجع عظام تقليد

















دريافت کد لوگوي سايت مراجع معظم تقليد

اوقات شرعی

قالب بلاگفا

کاربران آنلاین

  • زفاک
  • بتول منصوریان

پربازدیدترین مطالب

  • حدیث (5.00)
  • گذر عمر (5.00)
  • شکوه ولایت امام علی(ع) (5.00)
  • شرح خطبه فدکیه+قسمت (1) (5.00)
  • دل نوشته-وي‍‍ژه رحلت امام خميني(ره) (5.00)

آمار

  • امروز: 63
  • دیروز: 31
  • 7 روز قبل: 179
  • 1 ماه قبل: 491
  • کل بازدیدها: 54310
حدیث موضوعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس